راه حل
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 26 ساله )
مشکل من بر میگرده به بچگی من پدری دارم خسیس،مذهبی خشک،بد اخلاق ،بی احساس و شلخته
هیچ وقت به خانوادش ابراز عشق نکرده
هیچوقت با دست خودش پول بهمون نداده همیشه مادر مخفیانه برمیداشت و به ما میداد و بعدشم کلی فحش میخورد
واما ماجرا از زمان تمام شدن دانشگاه من و بازنشستگی پدرم شروع شد
من واقعا تنها شده بودم و فضای خونه بادیدن پدرم سنگین بود
بعضی موقع ها به بهانه کلاس میرفتم بیرون تا زمانی که با محمد آشنا شدم پسر صادق، راستگو ، خوش برخوردکلا هوام را از نظر مالی و احساسی داره و ابراز علاقه شدید بهم میکنه
یک سال و نیم خانوادش اومدن خواستگاری ولی گفتن ما از نظر فرهنگی بهم نمیخوریم.بعدا محمد گفت چون بابا ادم با شخصیتی و با فرهنگی نبوده و پدر و مادرم یکم سنشون بالاست مخالفت کردند
محمد گفت صبر کن راضیشون میکنم تو این مدت راضی کردن منم راضی کرد تا باهم رابطه داشته باشیم و من بکارتم را ازدست دادم حدود بهمن پارسال راضیشون کرد و باز با پدر ومادرش اومدن ولی بازم نظرشون همون بود محمد گفت من غیر از تو کسی را نمیخوام و باز منتظر بمون و من تا الان منتظر موندم چند ماهی از خانوادش جدا شده بخاطر من وتنها زندگی میکنه ولی من حس بدی دارم که باعث جدایی اون از خانوادش شدم حالا دنبال راهی ام که هم خودما نجات بدم هم اونا.من تا یک مردی دیدم که خلاف پدرم بود وابسته اش شدم.
واقعا میدونم کارم اشتباه بود و دارم تاوان میدم لطفا راهنماییم کنیم نمیدونم چیکار کنم?
مشاور (خانم طیبه قاسمی)
با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، همان گونه که اشاره فرمودید کمبود محبت ،مجوز برقراری رابطه با یک فرد نامحرم و یک غریبه نمیشود .ولی به هر حال این اتفاق صورت گرفته و شما به دلیل شرایط ،تن به این کار دادید . و اکنون اگر خانواده شما راضی به این وصلت هستند .برای اینکه ادامه رابطه شما از لحاظ شرعی مشکل پیدا نکند ، یک صیغه موقت بین شما باید خوانده شود که از این لحاظ از عذاب الهی مصون باشید . در ازدواج پسر اجازه والدين شرط نيست. پسرى كه بالغ و رشيد باشد مى تواند با دختر مورد پسندش ازدواج كند و شرعاً و قانوناً نيازى به جلب رضايت پدر و مادر ندارد. حتى در صورت مخالفت آنان باز هم حق دارد با هركس خواست ازدواج نمايد(البته با رعایت احترام به پدر و مادر و بدون هیچگونه آزاری به آنها ). پسر در انتخاب همسر آزاد است و پدر و مادر حق ندارند، او را الزام كنند تا با دختر خاصى ازدواج كند. مردى به حضرت صادق عليه السلام عرض كرد: «من قصد دارم با زنى ازدواج كنم اما پدر و مادرم ميل دارند با زنى ديگر ازدواج نمايم؟ حضرت فرمود: با همان زنى كه دوست دارى ازدواج كن و زنى را كه پدر و مادرت به آن تمايل دارند رها ساز.» پسر است كه بايد عمرى را با همسرش زندگى كند نه پدر و مادر. بنابراين بايد مورد پسند او باشد نه پدر و مادر. بعضى پدران و مادران واقعاً جاهل و خودخواهند و به بهانه هاى بى جا از ازدواج مشروع فرزندانشان مانع مى شوند. هرچند که ایده آل ترین شرایط جلب رضایت خانواده هاست حداقل به صورت نسبی یکی از دلایلی که میگیم دوستی قبل از ازدواج خوب نیست همین مشکلی که شما دارید است چرا که وابستگی پیش می آورد وممکن است خانوادها راضی نشوند . اگر مخالفت خانواده خواستگار شما آن قدر زیاد است كه تقریبا مسئله را غیرقابل حل می كند تا حدی كه خواستگار شما تصمیم می گیرد ارتباط خود را با خانواده اش قطع كند، در این مواقع این سوال پیش می آید كه باید این قطع ارتباط را به پای بی وفایی گذاشت یا به پای عشق فراوان او نسبت به شما؟! در این مواقع شما باید تشخیص دهید دلیل مخالفت خانواده او چیست. آیا برای این مخالفت خود دلایل قابل قبولی دارند یا بیشتر به دلیل غرض ورزی با این ازدواج مشكل دارندو اصلا منطقی فكر نمی كنند و شاید حتی قصدشان آزار و اذیت و لجبازی باشد. اگر حالت دوم باشد معمولا بچه ها تصمیم می گیرند رابطه شان را با پدرو مادر قطع كنند . البته نباید كانال ارتباطی شما با خانواده خواستگارتان فقط خود پسر باشد، شما به عنوان یك دختر باید با خانواده او دیدار كنید و دلایل شان برای مخالفت را از زبان خودشان بشنوید، احتمالا در این شرایط خانواده پسر، چندان تمایلی ندارند كه شما را ببینند ولی اگر واقعا به درستی انتخاب خود اطمینان دارید باید بهای آن را بپردازید و با خانواده ای كه شما را دوست ندارند دیدار كنید، مثلا می توانید یك جلسه حضوری با مادر آن پسر بگذارید و تمام حرف های او را بشنوید و شما نیز حرفهایتان را به او بزنید، وقتی این حرفها به طور مستقیم زده نشود تبدیل به سوءتفاهم ها و گره های بزرگ می شود. خیلی از مواقع وقتی 2 تا 3 بار این رودرویی صورت می گیرد بسیاری از مشكلات حل می شود یا حداقل كمی از بار هیجانی كم میشود. در این صورت شما هم می توانید از خودتان دفاع كنید و اگر اشتباه میكنند آنها را از اشتباه در بیاورید و هم، چرایی خانواده او را از زبان خودشان بشنوید تا خودتان منطقی یا غیرمنطقی بودن مخالفت آنها را بفهمید. فقط مهم این است كه در این صحبت ها آرامش كامل داشته باشید و نهایت شرم و فروتنی و احترام را رعایت كنید و با احترام تمام از خود دفاع كنید. نوبت حرف زدن را رعایت کنید: به طرف مقابلتان نیز فرصت برای حرف زدن بدهید و نوبت خود را حفظ کنید، در این صورت است که بحث تا بهبود روابط ادامه مییابد. فـکــرش را بکنید که نیرویی داشتید که می توانستید هر کسی را که میـخواستید متقاعد به انجام کارهای دلـخواهتان می کردید. غیرممکن به نظر می آید؟ باید بگویم آنقدرها هم که فکـر مـی کنـیـد سخت نیسـت . خیلی مهم است که طبیعت و ذات فرد مقابلتان را بفهمید. این کار دو مزیت دارد : می توانید با آنها همدلی کرده و یک رابطه ی احساسی برقرار کنیدوبهتر می توانید استدلالات خود را بیان کنید و به آنها ثابت کنید که نظرات شما درست تر از مالِ آنهاست.اعتماد آنها را جلب کنید.مردم خود به خود در مقابل افرادی که می خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدم ها میشود. باید به آنها ثابت کنید که فردی بی ریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید. نقطه ی مشترک پیدا کنید.افراد زیادی در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهی دارند. به خانواده خواستگار خود نشان دهید که افکار و ایده های شما با مال آنها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانی های آنها را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدردی نشان دهید.هر دو جنبه را به آنها نشان دهید .هر دو جنبه ی مثبت و منفی نظراتتان را معرفی کنید. این کاری بسیار معقول است.باید به آنها این اطمینان را دهید که بدون اجازه شما ازدواج صورت نمیگیرد و با هم زیر یک سقف نمی رویم و من به دلیل اصرار زیاد پسرتان و علاقه خودم به ایشان و لایق دیدن ایشان حاضر به ازدواج با او هستم ولی کسب رضایت شما برایم بسیار اهمیت دارد و دوست دارم با خانواده شوهرآینده خود در ارتباط باشم و نیاز به حمایت شما داریم و دعای شما باید بدرقه راه پسرتان باشد .حس دوست داشته شدن در مادر شوهر آینده خود ایجاد کنید وبا او احترام بگذارید و این اطمینان را دهید که در هیچ شرایطی از حمایت شما و رفت و آمد با شما بی نیاز نیستیم .این یک قانون است، هر چیزی که تک تر و منحصر به فرد تر است، قیمت بالاتری هم دارد. خودتان و ایده ها و نظراتتان را منحصر به فرد و تک نشان دهید. این کار را می توانید با نشان دادن اینکه اطلاعات و معلومات زیادی در مورد مسئله دارید انجام دهید.شما خود باید به عقاید و نظراتتان ایمان داشته باشید تا بتوانید دیگران را هم متقاعد به قبول آنها کنید.با تُن صدا مناسب صحبت کنید و سر آنها داد نکشید و صدایتان را هرگز بالا نبرید. مهمتر اینکه، کاری نکنید که احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به یاد داشته باشید که شما می خواهید با آنها گفتگو کنید نه مشاجره. احترام گذاشتن به آنها نباید فراموش شود. و حتما با یک هدیه مانند یک گل به دیدار مادر شوهر آینده خود بروید و حتی با نوشتن یک نامه وبا ابراز محبت و روبوسی و دست دادن و رعایت این نکات ریز آن را به خودتان مجذوب کنید و ایده آل جلوه کنید . این شیوه به کرات جوابگو بوده و زمینه ازدواج را فراهم کرده .کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. تاثیر گذاری مثل یک حساب پس انداز است. هرچه کمتر از آن بردارید، سود بیشتری رویش می آید.” بدانید که قدرت خود را کجا و چطور استفاده کنید. با کمی تمرین خواهید توانست که خیلی خوب تصمیم گیریهای افراد تاثیر گذاشته و آنها را متقاعد کنید.حتما سعی كنید نظر موافق خانواده ها را به دست بیاورید تا در آینده در زندگی شما مشكلی پیش نیایدو در غیر اینصورت در صورتی که خواستگارتان میداند بزرگتری در فامیل وجود دارد که به والدین نزدیک است و پدر و مادر به نظراتش اهمیت میدهند، میتوانند از نظر مشورتی او کمک بگیرید. در نهایت توصیه میشود نزد مشاور بروند. در خانوادههای ایرانی نباید ازدواج بدون رضایت خانواده انجام نشود و حداقل یک رضایت نسبی وجود داشته باشد. با وجود حرکت جامعه ایرانی به سمت مدرنیزه شدن، ذات پنهان خانوادهها هنوز گسترده است و دختر یا پسری که بدون رضایت والدین همسر وارد خانوادهای می شوند، متاسفانه از نظر آن خانواده مطرود هستند. عروسها زیر نگاه تند و تیز مادر شوهر و خواهر شوهر قرار دارند و ممکن است نگاه تحقیر آمیزی به داماد شود. هر چند در جوامع غربی هم رضایت والدین اهمیت دارد، به دلیل روحیه فردگرایی خیلی در مسائل یکدیگر دخالت نمیکنند. در ایران خانوادهها گسترده هستند و در واقع فرد با یک ایل و تبار ازدواج میکند بنابراین اگر بخواهد بدون نظر والدین همسری داشته باشد مشکلاتی برایش ایجاد میشود و از حمایت عاطفی ومالی آنها بی بهره میمانند . شما زمینه آشتی دوباره خواستگارتان را با خانواده اش فراهم کنید و حداقل یک رضایت نسبی که پسردر حالت قطع ارتباط با خانواده اش نباشد که زمینه اختلاف و بعد پشیمانی برای پسر و شما ایجاد نشود .شما با این کار هم از طرف همسر خود و هم از طرف خانواده ایشان ، عزیز واقع میشوید و رضایت خداوند را نیز کسب میکنید (برقراری آشتی بین پسر و خانواده اش و احترام به بزرگترها و ... ، از جمله مهمترین عبادتهاست ) .ارتباط خود را با خداوند بیشتر کنید چرا که قلب ها به دست اوست و اوست که محبت ما را در قلب ها ایجاد میکند . سعی کنید با آرامش بعد از توبه از گذشته خود ، امیدوارانه به آینده نگاه کنید .و زندگی خود را بااضطراب شروع نکنید و بدانید خداوند با تمام عظمتش با شماست اگر از او بخواهید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}